روزی روزگاری گروهی از دوستان دنبال جایی برای زندگی میگشتند. آنها در یک جنگل دستنخورده ساکن شدند؛ جایی که لکههای نور از لای برگ درختها روی زمین میافتاد و نسیمی ملایم در میان شاخهها میپیچید. اما طولی نکشید که شروع کردند به بریدن درختها تا آتش درست کنند و خانه و سرپناه بسازند. آنها درختها را بریدند و بریدند… تا اینکه فقط یک درخت باقی ماند. به نظر شما کودکان میتوانند آخرین درخت را نجات بدهند؟
داستانی پر از امید و اعتراض درباره رابطه ما با محیط زیست و یکدیگر. داستانی که به اهمیت حفاظت از جنگلها و نقش درخت در زندگی انسانها میپردازد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.