فیل ماکارون، عاشق ماکارونی است. بعضی از همسایههای او یعنی کانگوروها چپ و راست، قانونهای جدید میگذارند. خیلی از همسایههای دیگر با این قانونها موافق نیستند اما به زبان نمیآورند چون میدانند در آن صورت به باغ وحش میافتند. یک روز فیل ماکارون در حال خرید برای مهمانی است که کانگورویی با دیدن او قانون جدیدی میگذارد: فیلها حق خوردن ماکارونی را ندارند. اما فیل ماکارون هر چه میکند، فکر ماکارونی از سرش بیرون نمیرود. تازه، غذاهای دیگر هم او را اذیت میکند و هم دوستهایش را. برای همین اوضاع به سختی میگذرد. تا اینکه فکر بکری به سر فیل ماکارون میزند. او و دوستهایش به کمک هم دستگاهی میسازند که هم خیلی ساده است و هم خیلی پیچیده. دستگاهی که همهچیز را تبدیل به ماکارونی میکند. ماکارونیهای لذیذ. فیل ماکارون و دوستهایش راضی و خوشحالاند. اما یکدفعه کانگوروها سر میرسند. آنها میگویند فیل ماکارون قانون را رعایت نکرده و باید به دادگاه و بعد به زندان باغ وحش برود…
این کتاب در مورد دفاع از حق خود و ایستادگی در برابر ظلم است. داستان نشان میدهد که قوانین قابل تغییر هستند و هر جا که وضعیتی موجود است که حق کسی پایمال میشود یا عدهای در برابر ظلم قرار میگیرند، باید وضعیت را تغییر داد و شرایط را بهبود بخشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.