داستان «تولد فیلو فیله» داستان بزرگ شدن بچهها و مامان و باباها با همدیگر است. در این داستان، هم فیلوفیله یاد میگیرد اشتباهش را اصلاح کند و هم مامان و بابا یاد میگیرند برای نشان دادن محبتشان باید بهدرستی به فرزندشان توجه کنند. آنها یاد میگیرند بهجای انجام دادن کارهای مورد علاقهی خودشان، کارهایی را انجام دهند که فرزندشان دوست دارد.
Filofile was playing when something important came to his mind. Something that Mamanfil and Babafil Pak had forgotten. Until Mama Phil counted her fingernails one by one and shouted: “Yes, yes, today is Philo Philo’s birthday.” That’s why everyone got to work. Babafil went to do some shopping. Mama Phil also ran here and there and started inviting guests. Philophile loved strawberry cake and pink balloons
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.