کتاب از زبان کودکی است که رویاهای خود را بازگو میکند. او دوست دارد هر شب پیتزا بخورد اما اگر صفحه تا شده کتاب را باز کنید میبینید که دارد سوپ میخورد. کتاب در قالب طنز است و کودک داستان نام عروسکش را مامان گذاشته است. مامانی که به او اجازه میدهد هر کاری که دوست دارد انجام دهد.
مامانها مراقب بچهها هستند؛
اما بعضی بچهها دلشان میخواهد مامانها کمتر بگویند این کار را بکن، آن کار را نکن. این لباس را بپوش، آن لباس را نپوش. شکلات نخور، میوه بخور. بچهها آرزو میکنند ای کاش میشد هر کاری دوست داشتند انجام میدادند.
و کسی هم چیزی به آنها نمیگفت. مثل مامان قصه ما که همیشه آماده شوخی کردن است.
و از خرابکاری هم اصلاً عصبانی نمی شود …
مامانی که مثل هیچ کس نیست.
اما بعضی بچهها دلشان میخواهد مامانها کمتر بگویند این کار را بکن، آن کار را نکن. این لباس را بپوش، آن لباس را نپوش. شکلات نخور، میوه بخور. بچهها آرزو میکنند ای کاش میشد هر کاری دوست داشتند انجام میدادند.
و کسی هم چیزی به آنها نمیگفت. مثل مامان قصه ما که همیشه آماده شوخی کردن است.
و از خرابکاری هم اصلاً عصبانی نمی شود …
مامانی که مثل هیچ کس نیست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.