نمایشنامه «گنجشک و پنبهدانه» داستان گنجشکی است که پنبهدانهای پیدا میکند، آن را نزد عمو پنبهزن میبرد تا پنبه را بزند. سپس پنبه زدهشده را نزد خاله نخریس میبرد، خاله نخریس شروع به ریسیدن نخ میکند. بعد از تمام شدن کار و تشکر از او، گنجشک نخ را نزد باب بافی میبرد تا برای او شال و کلاه و پیراهن گرم و نرم ببافد، اما در این هنگام مرغ قدقدکنان وارد میشود و برای نجات جوجهاش که در آب افتاده کمک میطلبد، گنجشک نخ را گرفته نزد عمو زنجیرباف میبرد تا طناب درست کند. عموزنجیرباف به سرعت طناب را آماده میکند تا به وسیله آن جوجه را از آب نجات میدهند و گنجشک با این که دیگر کلاه و شال ندارد، اما از این که دوستان خوب و مهربانی دارد، خوشحال است و شروع به طناببازی با آنها میکند.
مجموعه حاضر که چهار نمایشنامه را دربرمیگیرد و قصههای قدیمی و آشنای ایرانی محتوای آنها را شکل داده است. عنوانهای این نمایشنامهها عبارتاند از: گنجشک و پنبهدان، گرگم و گله میبرم، کدو قلقلهزن، و عروسی سوسکیخانم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.